جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
sooty
مثالها
The sooty fireplace needed a thorough cleaning after weeks of use.
شومینه دودهگرفته پس از هفتهها استفاده نیاز به تمیزکاری کامل داشت.
His sooty hands showed that he had been working on the engine.
دستهای دودهگرفته او نشان میداد که روی موتور کار کرده است.
02
پوشیده از دوده, سیاه از دوده
covered with or as if with soot
درخت واژگانی
sootiness
sooty
soot



























