جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Silver bullet
01
راه حلی ساده و به ظاهر جادویی برای مشکلی پیچیده, راه حل معجزهآسا
a simple and effective solution to a difficult problem
مثالها
Despite the marketing team 's efforts, there 's no silver bullet that guarantees a viral campaign.
علیرغم تلاشهای تیم بازاریابی، راه حل جادویی وجود ندارد که یک کمپین ویروسی را تضمین کند.
While technology can help, it 's not a silver bullet for improving educational outcomes; good teaching is essential.
در حالی که فناوری میتواند کمک کند، اما راه حل جادویی برای بهبود نتایج آموزشی نیست؛ آموزش خوب ضروری است.



























