جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Seafood
مثالها
She 's a seafood aficionado, specializing in preparing sushi and sashimi at home.
او علاقهمند به غذای دریایی است، متخصص در تهیه سوشی و ساشیمی در خانه.
He enjoys dining on fresh seafood at the beachside restaurant, choosing from a variety of fish and shellfish.
او از خوردن غذای دریایی تازه در رستوران کنار ساحل لذت میبرد و از بین انواع ماهی و صدف انتخاب میکند.
درخت واژگانی
seafood
sea
food



























