جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to sail through
[phrase form: sail]
01
به سادگی موفق شدن (در انجام کاری یا به دست آوردن چیزی)
to easily succeed at doing or achieving something
مثالها
The English test was no problem for Pedro. He sailed through it.
آزمون انگلیسی برای پدرو مشکلی نبود. او به راحتی از آن گذشت.
The company 's well-structured training program helped new employees sail through their first weeks on the job.
برنامه آموزشی به خوبی ساختار یافته شرکت به کارمندان جدید کمک کرد تا به راحتی از هفته های اول کار خود عبور کنند.



























