جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
rainy
مثالها
I like to listen to the sound of raindrops falling on the roof during a rainy day.
من دوست دارم به صدای قطرههای باران که در یک روز بارانی روی سقف میافتند گوش دهم.
I stayed indoors because it was a rainy day.
من در خانه ماندم چون روزی بارانی بود.
درخت واژگانی
raininess
rainy
rain



























