جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Pottery
مثالها
She enjoys pottery as a creative hobby, making mugs and bowls.
او از سفالگری به عنوان یک سرگرمی خلاقانه لذت میبرد، فنجان و کاسه درست میکند.
The pottery class teaches students to shape and glaze clay into functional art.
کلاس سفالگری به دانشآموزان یاد میدهد که چگونه خاک رس را شکل داده و لعاب دهند تا آن را به هنری کاربردی تبدیل کنند.
02
سفال
pots, dishes, etc. that are made of clay by hand and then baked in a kiln to be hardened
03
کارگاه سفالگری, کارگاه سفالسازی
a workshop where clayware is made
درخت واژگانی
pottery
pot



























