جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to palm off
[phrase form: palm]
01
چیزی را به کسی انداختن
to dispose of something by giving or selling it to someone else though persuasion or deception
مثالها
He tried to palm off a fake painting as the real deal.
او سعی کرد یک نقاشی تقلبی را به عنوان اصل بفروشد.
The salesman palmed off the expired products at a discounted rate without mentioning the dates.
فروشنده محصولات منقضی شده را با قیمت تخفیفدار فروخت بدون اینکه تاریخها را ذکر کند.
