جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
avant-garde
01
پیشرو, پیشگام، نوین
innovative, experimental, or unconventional in style or approach, especially in the arts
مثالها
The avant-garde filmmaker pushed the boundaries of narrative structure, crafting abstract, non-linear stories that challenged viewers' perceptions of cinema.
فیلمساز آوانگارد مرزهای ساختار روایی را گسترش داد و داستانهای انتزاعی و غیرخطی خلق کرد که درک تماشاگران از سینما را به چالش کشید.
Avant-garde fashion designers often eschew traditional trends, opting instead for bold, avant-garde creations that blur the line between clothing and art.
طراحان مد آوانگارد اغلب از روندهای سنتی اجتناب میکنند و در عوض به خلق آثار جسورانه و آوانگارد میپردازند که مرز بین لباس و هنر را محو میکنند.
Avant-garde
01
پیشرو, آوانگارد
a collective or movement at the forefront of experimentation, determined to challenge established conventions and pioneer new forms of expression
مثالها
The avant-garde of 1910s Paris challenged every artistic convention with their new manifestos.
آوانگارد پاریس در دهه 1910 با مانیفستهای جدید خود به همه قراردادهای هنری چالش کشید.
At the symposium, the avant-garde presented radical performance pieces that baffled the critics.
در سمپوزیوم، آوانگارد قطعات اجرای رادیکالی ارائه کرد که منتقدان را متحیر کرد.
