جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Nightie
مثالها
She chose a silky nightie to wear on her honeymoon, feeling both elegant and comfortable.
او یک نایتای ابریشمی برای پوشیدن در ماه عسل انتخاب کرد، احساسی هم از نظر زیبایی و هم راحتی داشت.
The little girl hugged her teddy bear tightly as she snuggled into bed in her favorite pink nightie.
دختر کوچک خرس عروسکی اش را محکم در آغوش گرفت در حالی که با لباس خواب صورتی مورد علاقه اش در تخت خواب جمع شده بود.



























