جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to mosh
01
با انرژی زیاد و اغلب به صورت آشفته رقصیدن, در میان جمعیت با هیجان رقصیدن
to dance vigorously in a highly energetic and often chaotic manner
مثالها
The crowd moshed wildly to the heavy metal music, creating a pulsating energy.
جمعیت به موسیقی هوی متال مش وحشیانهای دادند و انرژی ضربانداری ایجاد کردند.
People were moshing and slamming into each other, caught up in the intensity of the punk rock show.
مردم مش میکردند و به هم برخورد میکردند، در شدت نمایش پانک راک گرفتار شده بودند.



























