جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
mixed-up
مثالها
She felt mixed-up after hearing both sides of the story.
او پس از شنیدن هر دو طرف داستان احساس سردرگمی کرد.
He was too mixed-up to respond clearly during the interview.
او خیلی گیج بود تا در طول مصاحبه به وضوح پاسخ دهد.



























