جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Madcap
01
بیپروا, متهور
a person who behaves in a reckless or irresponsible way, often taking wild risks without considering the consequences
مثالها
The madcap in our group suggested climbing the tower without safety gear.
بیپروا در گروه ما پیشنهاد کرد که بدون تجهیزات ایمنی از برج بالا برویم.
Only a madcap would try to surf during a hurricane.
فقط یک دیوانه در طول طوفان سعی میکند موجسواری کند.
madcap
01
بیپروا, دیوانهوار، دیوانه، عجیبغریب
showing little or no careful thought or planning
مثالها
They embarked on a madcap journey across Europe with no itinerary.
آنها در یک سفر دیوانهوار در سراسر اروپا بدون برنامه سفر حرکت کردند.
His madcap plan to turn the backyard into a skate park alarmed the neighbors.
طرح دیوانهوار او برای تبدیل حیاط خلوت به پارک اسکیت، همسایگان را نگران کرد.
درخت واژگانی
madcap
mad
cap
