جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Lemongrass
01
*علف لیمو
a fragrant herb with a distinct citrus-like flavor
مثالها
As a home remedy, I steeped lemongrass in hot water and drank it to relieve a sore throat.
به عنوان یک درمان خانگی، من علف لیمو را در آب داغ خیس کردم و برای تسکین گلودرد آن را نوشیدم.
I planted lemongrass in my herb garden, enjoying the pleasant aroma every time I walked by.
من علف لیمو را در باغ گیاهانم کاشتم، و هر بار که از کنارش رد میشدم از عطر دلپذیرش لذت میبردم.
02
لمون گراس, علف لیمو
an aromatic oil that smells like lemon and is widely used in Asian cooking and in perfumes and medicines
درخت واژگانی
lemongrass
lemon
grass
