جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
leisurely
مثالها
They walked leisurely through the park, enjoying the sunny afternoon.
آنها آرام در پارک قدم زدند، از بعدازظهر آفتابی لذت میبردند.
After finishing his work, he sat down leisurely with a cup of tea.
پس از اتمام کارش، او با یک فنجان چای آرام نشست.
leisurely
مثالها
They enjoyed a leisurely stroll through the park on a sunny afternoon.
آنها از پیادهروی آرامی در پارک در یک بعدازظهر آفتابی لذت بردند.
She sipped her coffee in a leisurely manner, enjoying the quiet moment.
او قهوه اش را به آرامی نوشید، از لحظه ساکت لذت می برد.
درخت واژگانی
leisurely
leisure



























