جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Kipper
01
شاهماهی دودی و نمکاندود
a type of fish called herring which is salted and then smoked
مثالها
I prepared a simple yet delicious dinner by pan-frying kippers with a squeeze of lemon juice.
من یک شام ساده اما خوشمزه با تفت دادن شاه ماهی دودی و کمی آب لیمو آماده کردم.
The traditional English breakfast included a generous portion of kippers, served alongside eggs and bacon.
صبحانه سنتی انگلیسی شامل یک بخش سخاوتمندانه از شاه ماهی دودی بود که همراه با تخم مرغ و بیکن سرو میشد.



























