جستجو
king-size
01
بزرگتر از حد معمول
significantly larger than the standard size
Example
He was surprised by the king-size burger served at the new restaurant.
او از همبرگر بزرگ‌جثه‌ای که در رستوران جدید سرو می‌شد شگفت‌زده شد.
The king-size snake slithered through the jungle, commanding attention with its massive length.
مار بزرگ‌جثه از میان جنگل خزید و با طول عظیمش توجه همه را جلب کرد.
1.1
کینگ سایز (تختخواب و ...)
(of beds, mattresses, beddings etc.) larger than a queen-size bed, with the dimensions of about 190 cm by 200 cm
Example
The hotel room featured a king-size bed that could comfortably fit three people.
اتاق هتل شامل یک تخت کینگ سایز بود که به راحتی سه نفر را در خود جای می‌دهد.
The hotel suite featured a luxurious king-size mattress for ultimate relaxation.
سوییت هتل دارای یک تشک لوکس کینگ سایز، بزرگتر از سایز ملکه، برای نهایت آرامش بود.
02
بزرگِ شاهانه, بسیار بزرگ
*** very large, strong, or extreme, important, or serious; major
Example
a big man with a king-sized ego
مردی بزرگ با خودخواهی بزرگِ شاهانه
a king-size headache
بزرگِ شاهانه هد درد
کلمات نزدیک
