جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
dahinterstecken
[past form: steckte dahinter]
01
پشت جریان بودن, پشت ماجرا بودن، مسبب چیزی بودن
مثالها
Wer steckt eigentlich dahinter?
Dahinterstecken به معنای علت یا نیروی محرکه پشت یک عمل یا موقعیت است.
Eine große Verschwörung steckt dahinter.
پشت آن یک توطئه بزرگ نهفته است.



























