جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Tourist
[female form: Touristin][gender: masculine]
01
گردشگر, توریست
مثالها
Der Tourist macht Fotos von der Stadt.
گردشگر از شهر عکس میگیرد.
Der Tourist fragt nach dem Weg.
گردشگر راه را میپرسد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
گردشگر, توریست