جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Taschentuch
[gender: neuter]
01
دستمال, دستمال جیبی
مثالها
Sie gab mir ein Taschentuch, als ich weinte.
او به من یک دستمال داد وقتی گریه کردم.
Er benutzt ein Taschentuch, wenn er niest.
او هنگام عطسه از یک دستمال استفاده میکند.



























