جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Stau
[gender: masculine]
01
راهبندان, ترافیک، ازدحام
مثالها
Wir stecken seit einer Stunde im Stau.
ما یک ساعت است که در ترافیک گیر کردهایم.
Der Stau auf der Autobahn ist fünf Kilometer lang.
ترافیک در بزرگراه پنج کیلومتر طول دارد.



























