جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Station
[gender: feminine]
01
بخش (بیمارستان)
مثالها
Die Patientin liegt auf der Kinderstation.
بیمار در بخش کودکان بستری است.
Die Station ist für Intensivpflege ausgestattet.
ایستگاه برای مراقبتهای ویژه تجهیز شده است.
02
ایستگاه
مثالها
Die Busstation ist nur fünf Minuten vom Hotel entfernt.
ایستگاه اتوبوس تنها پنج دقیقه از هتل فاصله دارد.
Er wartet an der Bahnstation auf den Zug.
او در ایستگاه برای قطار منتظر است.



























