جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
schön
01
خب, خیلی خب
مثالها
Schön, dann gehen wir.
خوب، پس ما میرویم.
Schön, ich mache es.
خب، من این کار را میکنم.
02
خوب
مثالها
Erhol dich schön!
خوب استراحت کن!
Schlaf schön!
خوب بخواب !
schön
[comparative form: schöner][superlative form: schönst-]
01
زیبا, قشنگ، دلپذیر
مثالها
Das ist ein schönes Bild.
این یک تصویر زیبا است.
Sie hat eine schöne Stimme.
او صدای خوشایند دارد.
02
زیاد, قابل ملاحظه، چشمگیر
مثالها
Das kostet schön viel Geld.
این واقعاً هزینه زیادی دارد.
Er hat schön lange gewartet.
او کاملاً طولانی منتظر شد.



























