جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Richtlinie
[gender: feminine]
01
دستورالعمل, رهنمود، خط مشی
مثالها
Die Richtlinie hilft den Mitarbeitern bei der Arbeit.
دستورالعمل به کارمندان در کارشان کمک میکند.
Die EU erlässt neue Richtlinien für den Umweltschutz.
اتحادیه اروپا دستورالعملهای جدیدی برای حفاظت از محیط زیست صادر میکند.



























