جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Passant
[gender: masculine]
01
رهگذر, عابر
مثالها
Der Passant half der älteren Dame über die Straße.
عابر پیاده به پیرزن کمک کرد تا از خیابان عبور کند.
Viele Passanten blieben stehen, um dem Musiker zuzuhören.
بسیاری از عابران پیاده برای گوش دادن به نوازنده توقف کردند.



























