جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Ordnung
[gender: feminine]
01
ترتیب, نظم
مثالها
In meinem Zimmer herrscht keine Ordnung.
در اتاق من هیچ نظمی وجود ندارد.
Ich bringe meine Papiere in Ordnung.
من دارم کاغذهایم را به نظم درمیآورم.
02
سالم
مثالها
Ist alles in Ordnung mit dir?
آیا همه چیز منظم با تو است؟
Die Maschine ist nicht in Ordnung.
ماشین در ترتیب نیست.
03
قانون, مقررات
مثالها
In der Schule gibt es klare Ordnungen.
در مدرسه قوانین واضحی وجود دارد.
Du musst dich an die Ordnung halten.
تو باید نظم را رعایت کنی.



























