جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Leiter
[female form: Leiterin][gender: masculine]
01
مدیر, رهبر
مثالها
Der Leiter führt das Team gut.
رهبر تیم را به خوبی مدیریت میکند.
Der Leiter der Firma ist sehr erfahren.
مدیر شرکت بسیار با تجربه است.
02
نردبان
مثالها
Die Leiter steht an der Wand.
نردبان به دیوار تکیه داده است.
Er klettert auf die Leiter, um das Dach zu erreichen.
او برای رسیدن به سقف روی نردبان بالا میرود.



























