جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
grunzen
[past form: grunzte]
01
خرخر کردن (خوک)
مثالها
Die Schweine grunzen im Stall.
خوکها در طویله خرخر میکنند.
Ich hörte ein Schwein laut grunzen.
من شنیدم که یک خوک با صدای بلند خرخر میکند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
خرخر کردن (خوک)