جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Einschreiben
[gender: neuter]
01
پست سفارشی
مثالها
Ich schicke den Vertrag per Einschreiben.
من قرارداد را با پست سفارشی ارسال میکنم.
Das Einschreiben kostet 5 Euro mehr als normaler Postversand.
پست سفارشی 5 یورو بیشتر از پست عادی هزینه دارد.
einschreiben
01
نامنویسی کردن, ثبت نام کردن
مثالها
Sie muss sich bis 30. September an der Uni einschreiben.
او باید تا ۳۰ سپتامبر در دانشگاه ثبتنام کند.
Ich habe mich für den Deutschkurs eingeschrieben.
من در دوره آلمانی ثبتنام کردم.



























