جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
eilen
[past form: eilte]
01
عجله کردن, باعجله رفتن
مثالها
Ich eile zur Bahn, sonst verpasse ich den Zug!
من به سمت قطار عجله میکنم، وگرنه آن را از دست میدهم!
Sie eilte nach Hause, als es zu regnen begann.
وقتی باران شروع شد، او عجله کرد تا به خانه برود.



























