جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bemühen
[past form: bemühte]
01
تلاش خود را کردن, تلاش کردن، به خود فشار آوردن
مثالها
Ich bemühe mich, pünktlich zu sein.
من تلاش میکنم که سر وقت باشم.
Sie bemüht sich, Deutsch zu lernen.
او تلاش میکند تا آلمانی یاد بگیرد.



























