جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Aufsehen
[gender: neuter]
01
هیاهو, جنجال
مثالها
Die Enthüllungen lösten politisches Aufsehen aus.
افشاگریها جنجال سیاسی بهپا کرد.
Der Skandal erregte unerwünschtes Aufsehen.
رسوایی توجه ناخواستهای را جلب کرد.
aufsehen
01
نگاه کردن
مثالها
Sie sah vom Buch auf und lächelte.
او از کتاب سر بلند کرد و لبخند زد.
Sie sah vom Handy auf, als ihr Name gerufen wurde.
وقتی نامش صدا زده شد، او از تلفنش سرش را بلند کرد.



























