جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
arm
[comparative form: ärmer][superlative form: ärmste-]
01
فقیر, تهیدست، بیچاره
مثالها
Er ist arm und hat wenig Geld.
او فقیر است و پول کمی دارد.
Viele arme Menschen leben in der Stadt.
فقیر در شهر زندگی میکنند.
Der Arm
[gender: masculine]
01
بازو, دست
مثالها
Mein Arm tut weh.
دست من درد میکند.
Er hebt den Arm.
او بازوی خود را بلند میکند.



























