جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
à peine
01
به سختی, به زحمت
مثالها
Il peut à peine marcher.
او بهسختی میتواند راه برود.
Elle a à peine mangé ce matin.
او امروز صبح به زحمت غذا خورد.
02
الان, تازه
مثالها
J' ai à peine fini mon travail.
به تازگی کارم را تمام کردهام.
Nous avons à peine commencé l' analyse.
ما به تازگی تحلیل را شروع کردهایم.



























