جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le studio
[gender: masculine]
01
آپارتمان بدون اتاق (خواب), سوئیت بدون اتاق، سوئیت
مثالها
Il habite dans un studio en centre - ville.
او در یک استودیو در مرکز شهر زندگی میکند.
Ce studio est petit mais confortable.
این استودیو کوچک اما راحت است.
02
استودیو
مثالها
La chanson a été enregistrée en studio.
آهنگ در استودیو ضبط شد.
Il travaille dans un studio de cinéma.
او در یک استودیو فیلم کار میکند.
03
فیلمخانه, سالن نمایش
مثالها
Ce studio est célèbre pour ses films classiques.
این استودیو به خاطر فیلمهای کلاسیکش معروف است.
Ils ont tourné la scène dans un grand studio.
آنها صحنه را در یک استودیو بزرگ فیلمبرداری کردند.



























