جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La poitrine
[gender: feminine]
01
سینه, قفسه سینه
مثالها
Il a une douleur dans la poitrine.
او درد در سینه دارد.
Elle a un tatouage sur la poitrine.
او یک خالکوبی روی سینه دارد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
سینه, قفسه سینه