جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
palper
01
لمس کردن, معاینه کردن
مثالها
Le médecin a palpé son ventre pour vérifier les douleurs.
پزشک برای بررسی دردها، شکم او را لمس کرد.
Elle a palpé le tissu pour sentir sa texture.
او پارچه را لمس کرد تا بافت آن را احساس کند.



























