جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
L'orage
[gender: masculine]
01
توفان
مثالها
Un orage approche rapidement.
یک طوفان به سرعت در حال نزدیک شدن است.
L' orage a duré toute la nuit.
طوفان تمام شب طول کشید.
02
طغیان (ادبی)
مثالها
L' orage intérieur bouleverse ses pensées.
طوفان درونی افکارش را به هم میریزد.
Un orage d' émotions l' a envahi.
طوفانی از احساسات او را فرا گرفت.
03
آشوب, هیاهو
مثالها
L' orage dans la salle a duré plusieurs minutes.
طوفان در اتاق چند دقیقه طول کشید.
Il y avait beaucoup d' orage pendant la manifestation.
در طول تظاهرات، آشوب زیادی وجود داشت.



























