جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nauséabond
01
متعفن, زننده، فاسد
مثالها
L' air dans cette pièce est nauséabond.
هوای این اتاق متعفن است.
Les déchets laissés au soleil deviennent nauséabonds.
زبالههایی که در آفتاب رها میشوند متعفن میشوند.



























