جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La laque
[gender: feminine]
01
روغن جلا, لاک
مثالها
Elle a appliqué de la laque sur les meubles en bois.
او ورنی را روی مبلمان چوبی اعمال کرد.
La laque protège et fait briller la surface.
ورنی از سطح محافظت میکند و آن را براق میکند.
02
لاک (ناخن)
مثالها
Elle a choisi une laque rouge pour ses ongles.
او یک لاک ناخن قرمز برای ناخنهایش انتخاب کرد.
La laque sèche rapidement.
لاک ناخن سریع خشک میشود.
03
تافت (مو)
مثالها
Elle utilise de la laque pour fixer sa coiffure.
او از اسپری مو برای ثابت کردن مدل مویش استفاده میکند.
La laque donne une tenue longue durée aux cheveux.
اسپری مو نگهداری طولانیمدت به موها میدهد.



























