جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
aussi
01
همچنین, هم، نیز
مثالها
Je veux venir aussi.
من هم میخواهم بیایم.
Elle parle français et anglais aussi.
او فرانسوی و انگلیسی هم صحبت میکند.
02
آنقدر, آن چنان
مثالها
Il est aussi fatigué après le voyage.
او خیلی خسته است بعد از سفر.
Elle était aussi heureuse à son anniversaire.
او در روز تولدش خیلی خوشحال بود.
03
به اندازه, مثل، به همان اندازه
مثالها
Il est aussi intelligent que son frère.
او همانقدر باهوش است که برادرش.
Elle travaille aussi dur que toi.
او به همان سختی شما کار میکند.
aussi
01
به همین دلیل, به همین علت، به همین خاطر، از همین رو
مثالها
Il pleuvait, aussi sommes -nous restés à la maison.
باران میبارید، بنابراین در خانه ماندیم.
Elle n' a pas étudié, aussi a -t -elle échoué à l' examen.
او درس نخواند، بنابراین در امتحان مردود شد.



























