جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La ráfaga
01
وزش (باد)
مثالها
Una ráfaga de viento cerró la puerta de golpe.
یک تندباد در را محکم بست.
Sentí una ráfaga de aire frío al abrir la ventana.
وقتی پنجره را باز کردم تندباد هوای سردی را احساس کردم.



























