جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El tiro libre
01
ضربه آزاد
مثالها
El jugador cobró un tiro libre y marcó un gol.
بازیکن یک ضربه آزاد زد و گل زد.
Los tiros libres requieren precisión y técnica.
ضربات آزاد نیاز به دقت و تکنیک دارند.
02
پرتاب آزاد, پرتاب پنالتی
مثالها
Falló el tiro libre crucial.
او پرتاب آزاد حیاتی را از دست داد.
Su porcentaje de tiros libres es alto.
درصد پرتاب آزاد او بالا است.



























