جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
miedoso
01
ترسو
مثالها
El perro es muy miedoso y se esconde ante los ruidos fuertes.
سگ بسیار ترسو است و از صداهای بلند پنهان میشود.
Los niños miedosos no quisieron entrar a la cueva.
کودکان ترسو نمیخواستند وارد غار شوند.
02
ترسیده, وحشتزده
مثالها
El niño estaba miedoso al escuchar el trueno.
پسربچه با شنیدن رعد ترسیده بود.
La gata se mostró miedosa cuando llegó un extraño.
گربه ترسیده به نظر میرسید وقتی یک غریبه آمد.



























