جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
insufrible
01
غیرقابلتحمل
مثالها
El calor de ayer fue insufrible.
گرمای دیروز غیرقابل تحمل بود.
La espera en el hospital se volvió insufrible.
انتظار در بیمارستان غیرقابل تحمل شد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
غیرقابلتحمل