جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El damasco
[gender: masculine]
01
زردآلو
مثالها
Me gusta comer damascos frescos en verano.
من دوست دارم در تابستان زردآلو تازه بخورم.
Compré un kilo de damascos en el mercado.
من یک کیلو زردآلو در بازار خریدم.
02
پارچه دمشقی
مثالها
Las cortinas de damasco son muy elegantes.
پردههای دمشقی بسیار شیک هستند.
Mi vestido de boda está hecho de damasco blanco.
لباس عروسی من از داماس سفید ساخته شده است.
03
درخت زردآلو
مثالها
Plantaron un damasco en el jardín.
آنها یک درخت زردآلو در باغ کاشتند.
El damasco da frutos dulces en verano.
درخت زردآلو در تابستان میوههای شیرین میدهد.



























