جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El cuero
[gender: masculine]
01
چرم
مثالها
Me compré una chaqueta de cuero negra.
من برای خودم یک ژاکت چرمی سیاه خریدم.
Los zapatos de cuero son duraderos.
کفشهای چرمی بادوام هستند.
02
پوست حیوانات
مثالها
Este cuero todavía no ha sido curtido.
این چرم هنوز دباغی نشده است.
Se necesita cuero de buena calidad para fabricar tambores.
برای ساخت طبلها به چرم با کیفیت بالا نیاز است.
03
شلاق
مثالها
Usaron un cuero para entrenar al animal.
آنها از یک شلاق برای آموزش حیوان استفاده کردند.
Guardó el cuero en un lugar seguro.
او چرم را در مکانی امن نگه داشت.



























