جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
atlético
01
ورزشکاری
مثالها
Juan es muy atlético porque entrena todos los días.
خوان بسیار ورزشکار است زیرا هر روز تمرین میکند.
Ella parece atlética y corre maratones.
او ورزشکار به نظر میرسد و ماراتن میدود.
El atlético
[gender: masculine]
01
دو و میدانی
مثالها
El atlético ganó la carrera de 100 metros.
ورزشکار مسابقه 100 متر را برنده شد.
Conocí a un atlético en la pista de entrenamiento.
من یک ورزشکار را در پیست تمرین ملاقات کردم.



























