جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
inseguro
01
بیاعتمادبهنفس, نگران
مثالها
Juan se siente inseguro cuando habla en público.
خوان هنگام صحبت در جمع احساس ناامنی میکند.
Ella es insegura sobre su apariencia física.
او در مورد ظاهر فیزیکی خود مطمئن نیست.



























