جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La proteína
[gender: feminine]
01
پروتئین
مثالها
La carne es una buena fuente de proteína.
گوشت منبع خوبی از پروتئین است.
Necesito más proteína en mi dieta.
من به پروتئین بیشتری در رژیم غذاییام نیاز دارم.



























