جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bien hecho
01
کاملاً پخته, کاملاً برشته
مثالها
Quiero la carne bien hecha, por favor.
من گوشت را خوب پخته میخواهم، لطفاً.
El bistec está bien hecho y jugoso.
استیک خوب پخته شده و آبدار است.
bien hecho
01
آفرین, باریکلا
مثالها
¡ Bien hecho por aprobar el examen!
آفرین برای قبولی در امتحان !
¡ Bien hecho, equipo! Ganamos el partido.
آفرین, تیم! ما مسابقه را بردیم.



























